بابک رادمنش و سینا به نام باران گریه
بابک رادمنش و سینا به نام باران گریه
متن آهنگ باران گریه بابک رادمنش و سینا بهداد
ببار ای آسمان باران گریه که آمد فصل بی پایانه گریه
بگو یا رب چه سازم من جز اینکه بگیرم دست بر دامان گریه
بگیرم دست بر دامان گریه …
ای خدای هستی و جان آفرین ای امید و ای پناه آخرین
هر زمان از حالم آگه بوده ای بس گره از کار دل بگشوده ای
از علاج کار خود وا مانده ام آتشم کز کاروان جا مانده ام
چاره سازی از تو شایان است و بس درد هجران با تو پایان است و بس
عزیزانم همه در زیر آوار فقط من ماندمو این قلب بیمار
عزیزانم همه در زیر آوار فقط من ماندمو اندوه بسیار
دگر جور فلک از حد گذشته چه سان گویم که کار سرنوشته
ببار ای آسمان باران گریه ببار ای آسمان باران گریه
که آمد فصل بی پایانه گریه …